۱۳۸۶ تیر ۱۰, یکشنبه

احمدی نژاد و واقعیت

محدودیت های ایجاد شده برای بنزین یکی از بهترین کارهای دولت نهمه. کاری که باید خیلی زودتر از اینا انجام می شد و تصور انجامش توسط دولت شعاری فعلی دشوار بود. ولی انجام شد و نشون داد که رئیس جمهور داره با واقعیت ها کنار میاد
دو سال پیش سر انتخابات مهمترین دلیل من برای مجاب کردن بقیه در مورد رای ندادن به احمدی نژاد این بود که ایشون بعد از چند سال قرار گرفتن در راس به اصطلاح گرد می شه و گوشه های تیزش گرفته می شه، نهایتا می شه یکی مثل کرباسچی. حالا که قراره همچین اتفاقی بیفته، چرا به اوریجینالش رای ندیم و خودمونو بیخودی نندازیم تو پروسه سعی و خطا که فقط وقت مملکت تلف می شه
پیش بینیم داره درست از آب در میاد. همونجور که خاتمی نازنین بعد از 2 سال اول ریاست جمهوریش فهمید این ملت بیلمز تر از جامعه مدنی هستند و درد اصلیشون اقتصاده ، تمرکز اصلیشو گذاشت رو این مقوله و همت به کاری کرد کارستان، آقای احمدی نژاد هم فهمیده با کسخل بازی* نمی شه مملکت رو اداره کرد. فرق خاتمی این بود که به دلیلی ذهن بازش، ابزار خوبی که همون مدیرای دوره رفسنجانی بودن(مردانی که در اثر سعی و خطاهای از اول انقلاب تبدیل به بهترین مدیران مرز و بوم شده بودن) رو نگه داشته بود، ولی مشکل رئیس جمهور فعلی کمبود مردان اجراییه. به هر حال امیدوارم تو این 2 سال باقی مونده راه صحیح تری رو پیش بگیره

پ.ن. :جدای بحث ریشه پوپولیسم در ادبیات چپ، وقتی به پیشرفت و سازندگی سالهای اخیر شیلی نگاه می کنم نمی تونم چاوز و احمدی نژاد رو با یک واژه "پوپولیسم" یکی بدونم و از اون جایی که تطابق رفتار حکومت ایران با مدل های تعریف شده کار غیر ممکنه، ترجیح می دم از اصطلاح وطنی، ملموس و دقیق کسخل بازی استفاده کنم تا مفهوم عینی رو برسونم