۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

در پاریس همه شیک می پوشند،شیک غذا می خورند و شیک سخن می گویند




در آستانه آغاز دهه فجر، گوش سپردن به این سخنرانی کمتر شنیده شده آیت الله خمینی در فرانسه خالی از لطف نیست. زمانی که ایشان هنوز به نقش صرفا نظارتی ولایت فقیه اعتقاد داشت، میزان رای ملت بود و از ولایت مطلقه فقیه صحبتی در میان نبود.

آنچه که قدرت بر سر عقاید ایشان آورد و قضاوت در خصوص عواقب این تغییر عقاید در مجال اینجا نیست. اما گاهی پیش خود فکر می کنم، کاش میرحسین موسوی روشن می کرد که بازگشت به کدام آرمان های امامش را برای جنبش سبز تجویز کرده است. امام پاریسی یا امام جمارانی؟

۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

خاطرات تلخ عبور از خاتمی



درست 8 سال پیش،زمانی که تازه مزه اصلاحطلبی زیر زبان مردم جا می افتاد، طیف رادیکال جنبش دانشجویی به تبعیت از بخشی از بدنه جریان اصلاحات، تز عبور از خاتمی را مطرح کرد. به بن بست رسیدن جنبش دانشجویی و سرکوب دانشگاه در خرداد 82،ماحصل همین تز بود که در نهایت منجر به تشکیل طیف تحریم انتخابات شورای شهر شد.انتخابات شومی که نتیجه اش تبیین شهرداری به عنوان سکوی پرتاب احمدی نژاد به ریاست جمهوری بود.

حالا همان طیف لیبرال مسلک که ظاهرا هنوز هم علاقه ای به ورق زدن ماتریالیزم تاریخی ندارد، باز هم همین بازی را شروع کرده است. قوچانی و مجله ایراندختش، نامه خاتمی به خامنه ای را تقبیح آمیزانه منتشر می کند.لیبرال چی ها در وبسایتهایشان دم از عبور از خاتمی می زنند.

در حالی که همه ژست روشنفکرانه می گیرند و دم از جلوگیری از رادیکالیزه شدن فضا می زنند، در عمل نافی اعتدال هستند. بدون شک اگر امروز بخواهیم از این بحران به سلامت خارج شویم،منافع مردم و مملکت ایجاب می کند که امثال خاتمی و صد البته هاشمی میانداری کنند. اما افسوس که هرگز از اشتباهات هرچند تلخ گذشته پند نمی گیریم.

۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

جمهوری مختون مسلمان

استقلال: خب یک زمانی هم مسلک های من خوشحال از انقلابی بودند که کشورشون رو مستقل از امپریالیزم جهانی کرده. اون طرف دنیا هم، فیلسوف زیر دل خوش زده،جناب فوکو، انقلاب ایران رو در چارچوب پست استراکچرالیزم ستایش می کرد. خلاصه خر تو خری بود اساسی. خیلی طول کشید تا امثال من بفهمیم با روند فعلی جهانی شدن مطابق میل امپریالیزم،نمی شه درگیر شد. باید به مثابه بچه ای که توی یک کوچه بن بست با یک بچه باز گیر افتاده، دستها رو به دیوار زد و توکل کرد......

زمان گذشت تا به جایی رسوند که برای دست ندادن با آمریکا، باید سوراخ کون روسیه و چین رو لیسید!!! این کشور به اصطلاح "مستقل" باید برای حفظ استقلالش متوسل به حماس و حزب الله لبنان شه. بقای حکومت "مستقل" در جنگ فلسطین و اسرائیل باشد. میلیون ها بشکه نفت رشوه داده شود تا این "استقلال" حفظ شود.

حکایت بچه ای ست که پدر ظالم دارد، می تواند با ظلم پدر تعامل کند و راه خود را برود اما از سر باد جوانی در سر، سودای فرار از یوغ پدر را دارد.برای حفظ استقلالش تن به فاحشگی می دهد. جالب اینجاست که زیر بار نمی رود که فاحشه است، به قول خودش با "اقتدار" سوراخ کونش را به آلت طرف اماله می کند.

آزادی: مضحک تر از اونه که بشه راجع بهش حرف زد.

جمهوری اسلامی: زمانی که مجاهدین خلق اعلام تغییر مسلک کردند، به این موضوع اشاره کردند که تا به حال هرچه تلاش کرده اند نتوانستند پوستین اسلام را بر اندام مفاهیم مدرن روز قالب کنند. از هر طرف که کشیدند، یک طرف دیگر بیرون زده است.

چندین سال تو این مملکت زور زده شد تا ترکیب متناقض "جمهوری اسلامی" راه به جایی پیدا کنه، اما خب این تلاش مذبوحانه هم به بن بست رسید. به نظر من این طیف فعلی حاکم واقع بینانه داره عمل می کنه.خودش رو بی خودی گول نمی زنه و به این معجون اعتقاد چندانی نداره، برای همین رسما جمهوری اسلامی رو تبدیل کرده به "جمهوری مسلمان". تا الان که جمهوری بی نوا رو ختنه اش کردن، ریش و پشم هم که براش گذاشتن، شمشیر و تفنگ هم که دادن دستش، راه و رسم حشریت و تجاوز هم براش باز کردن...فقط مونده 4 تا هم زن براش بگیرن که دیگه شک و شبهه ای تو ماهیتش نماند.