۱۳۸۶ اسفند ۱۰, جمعه

لعنت بر قدرت که می کشد

بوی صمد بهرنگی می آید

من قوم نجیب کرد را دوست دارم
لاک پشت ها پرواز می کنند
بهمن قبادی سابقا ایرانی بود
دکتر قاسملو به اسم کثیف تقدس ترور شد
شورابه های چشم چشیده ام با آبشوران درویشیان
شهرام ناظری آواز اساطیرم سر داده است

لعنت به تو ای قدرت که نویسنده دربند می کنی
که دانشجو خرد می کنی
که کرد می کشی، معلم کرد

۱۳۸۶ اسفند ۳, جمعه

علی شنتوری



علی شنتوری رو دانلود کردم دیدم، واقعا فیلم مزخرفی بود
مهرجویی،آقای کارگردان: به سینماش علاقه مندم اگرچه معتقدم به هیچ عنوان عمق نداره و در بهترین حالت یک کارگردان خوش ساخت ساز هالیوودی با درکی قوی از نبض گیشه و متعلق به سینمای بدنه است. تو آمریکا فلسفه خوونده و در حد همون کسکلک بازی های آمریکایی دست و پا می زنه. همه فیلماشو دیدم، حتی اون فیلم اول بسیار مزخرف و تمام عیار هالیوودیش(الماس) که هنرپیشه اولش رضا فاضلی(سردمدار مبارزان سلطنت طلب فعلی!!!) بود
تو اوج زمانی که فیلمای روشنفکری تو بورس بودن، گاو رو ساخت. اگه نمایشنامه گاو رو خونده باشی و با قلم ساعدی آشنا باشی، می فهمی با استفاده از اون هنرپیشه ها و اون متن قوی ساختن گاو شاهکار محسوب نمی شه. بی شک عاشق آقای هالو هستم، یک کپی بسیار خوش ساخت از یه فیلم خارجی که هنرمندی تمام عیار نصیریان بالا کشیدش. پستچی رو یک تلاش در جهت نزدیکی به اسلشر های هالیوود می دونم. اما دایره مینا با بازی خوب کنگرانی که باز هم رنگی از گوهرمراد رو با خودش داره، برای عقب نموندن از غافله سینمای روشنفکری ساخته شده
خوب حالا بعد از انقلاب و درست زمانی که آقای خمینی از فیلم گاو تعریف کرده، آقای کارگردان برای دلجویی از سران حکومت(همون خایمالی خودمون)، باید" مدرسه ای را که می رفتیم "رو بسازه. اما شاهکار سینمای ایران، اجاره نشین ها، شیش هفت سال بعد ساخته می شه. درست زمانی که سینمای اخلاق گرای ایران پر شده از مزخرفات ایدئولوژیک مخملباف. سینمای ایران به نوعی مدیون این یگانه کمدی موقعیت (تا به امروز) خواهد بود
اما این کارگردان تیز نمی خواد از غافله سینمای روشنفکری دونده امیر نادری و باشوی بیضایی عقب بیفته، پس شیرک رو با پشتوانه کامبوزیا پرتوی می سازه. اما و اما از هامون: درست زمانی که نار و نی با نگرشی به سمت عرفان رنگ و بوی جدید سینمای معناگرا رو به فیلمای ایرانی می پاشه، مهرجویی هامون رو می سازه. یک فیلم به شدت دوست داشتی به خاطر شکیبایی و بیتا فرهی ، اما به شدت گنگ و بی سر و ته و بی محتوا از جنس سینمای سمبلیک
خب الان بنی اعتماد نرگس رو ساخته، مد شده همه با یک ژست فمینیستی برن سراغ دغدغه زن ها. بانو و بعد از اون سارا ساخته می شه. ایرانیزه کردن خانه عروسک ایبسن بد جور تو چشم می زنه، اما خب نمی شه کاری کرد چون پای نیکی کریمی در میونه و امین تارخ
ای وای آقای کارگردان از سینمای جذاب عرفانیت جا موندی، بدو پری رو بساز تا ما با بازی علی مصفا و شکیبایی و نیکی کریمی حال کنیم.من خر پونزده ساله که جوگیر مزخرفات عرفانی بودم و کافی بود تو یه فیلم اشاره های به خودکشی صادق هدایت هم باشه، پنج بار این فیلم به شدت بی محتوا رو دیدم تا فهمیدم چقدر بی مایه است. یک سرهم بندی با تمام المان های جذاب هالیوودی، ساخته شده برای فتح گیشه
لیلا یک ملودرام خانوادگی بی نظیر و در عین حال با ژست روشنفکری فمینیستی. از جنبه های گیشه پسندش همون بس که صدای علیرضا افتخاری تو بورس، با متنی به شدت بی ربط، شد پس زمینه فیلم. از درخت گلابی هیچی نمی گم، ولی شما تا حالا لولیتای ناباکوف رو خوندید یا فیلمش رو که هم کوبریک ساخته هم آدریان لین دیدید
دختر دایی گمشده هم که اگه آوازش نبود، هیچ چیز قابل عرضه ای نداشت. یک روایت نخ نما از چشم انتظاری و خیالبافی. حالا موج سینمای بزک کرده سیاسی با مزخرفاتی چون پارتی و اعتراض و نیمه پنهان سینمای ایران رو قرق کرده، اما آقای روشنفکر که خایه نزدیک شدن به این ژانر رو نداره گریزی به پشت صحنه سینما می زنه با ساختن میکس
بمانی رو که دیدم یه لحظه احساس کردم شیرین عبادی به مهرجویی گفته یه فیلم می خوام برام بسازی سفارش بر و بچ ی.و اس.، که توش ج.ا. رو ضایع کنم و حقوق بشر و زنان و همه رو یه جا زیر سوال ببرم تا بلکه یه جایزه نوبل کاسب شم. احتمالا آقای کارگردان می خواست با ساختن این فیلم پوز شخصیتای بدبخت فیلمای مجیدی و سمیرا مخملباف رو بزنه بگه داداش بیلاخ، مال ما بدبخت ترن
مهمان مامان رو شاهکار متن بی نقص و قلم بی نظیر مرادی کرمانی در کنار انتخاب بازیگر شریفی نیا می دونم. راستی خوبی جوجو
اما سنتوری یا همون علی شنتوری
موزیک و سینمای ایران: کلا به جز فیلمای قبل از انقلاب علی حاتمی(حسن کچل وبابا شمل) و یک سری آبدوغخیاری های فیلمفارسی از جنس گنج قارون و سلطان قلبها، سینمای موزیکال تو ایران حرفی برای گفتن نداره. به خصوص با توجه به حذف رقص و آواز هرگز موج ژانر موزیکال آمریکایی مثل گریس و سالسا و غیره تو ایران راه نیفتاد. اما تو سه فیلم قبل از انقلاب و دو فیلم بعد از انقلاب به مضامینی اینچنینی پرداخته شد
سلطان قلبها،بی قرار(بازی پوران و کارگردانی قادری) و نهایتا شاهکار سینمای ایران در امتداد شب پرویز صیاد به زندگی خواننده ها می پردازند.درام جذاب و خوش ساخت و در عین حال تابوشکن صیاد در صورت عدم وقوع انقلاب موج تازه ای برای سینمای ایران بود. موجی که که به نوعی با شمایل اسلامیزه شده اش با سالها تاخیر توسط عروس بهروز افخمی ایجاد شد. این فیلم به عنوان تنها فیلم ایرانی که صحنه های رومانتیک سکسی داره (نه سکس خرکی ایرانی) با تمام ظرافت ها و تکنیک های فیلمبرداریش جاودان خواهد بود
پر پرواز یه فیلم آبکی متکی بر محبوبیت شادمهر اولین فیلم موزیکال ایرانی بعد از انقلاب بود.بعد چندتا فیلم درپیت هم ساخته شدن که اصلا قابل بحث نیستن
سنتور: شخصا علاقه عجیبی به سنتور دارم و همیشه تاسف می خورم که چرا مضراب ها رو از دستام جدا کردم. دور و وریام می دونن نزدیک سه ساله که هرکی تو ماشینم می شینه باید همراه من با گوشه های ریز مسعود شناسا تو غم زیبای شهرام حال کنه
مهرجویی دغدغه موسیقی رو همیشه داره، تا حدی که تو میکس ادای دین خودش رو به مرد بزرگ موسیقی سینمای ایران ، چشم آذر، ادا کرد. حالا تو این فیلم با به کمک پنجه های اردوان کامکار رفته سراغ ساز تخصصی خودش. اما باز هم برای گوشه چشمی به گیشه، استفاده از المان های جذاب جوانان یعنی محسن چاووشی و این سبک جدید(اسمش رو نمی دونم شاید بشه گفت پاپ چس ناله با مایه های دامبولی کسه) رو مد نظر قرار داده
موزیک فیلم بد نیست، ولی اونقدر کارگردان غرق این جنبه فیلم شده که ساختار آبدوخیاری فیلمنامه با بازی در پیت هنرپیشه ها که معجونی از سید(بهروز وثوقی) گوزن ها و آتقی آینه عبرته بلکل از یادش رفته
آخر قضیه رو هم با یه نیمچه هپی اند تفمال سرهم آورده. حداقل اونقدر عقلش نرسیده که نشون بده طرف بعد از اونهمه کثافتکاری ایدز هم گرفته تا دل ما خوش شه همه چی فیلم نیست، رنگ و بویی از واقعیت هم داره
اعتیاد: این فیلم وقتی به شدت زیر سوال می ره که هم زمان با فیلم بسیار قوی خونبازی از رخشان بنی اعتماد در موضوعی مشترک(اعتیاد) مطرح می شه. جایی که رخشان بدون نمایش المان های مستقیما درگیر با موضوع (مصرف و تزریق و ترک و غیره) و به صرف اتکا بر کنش ها، اوج هنرش رو در نشان دادن ظرافت های رفتاری معتاد،عوامل دخیل در اعتیاد در سطح اجتماع و خانواده به نمایش می ذاره، آقای مهرجویی با شعارهای تیپیک که از دهن هنرپیشه ها به کرات پرتاب می شه و رفتارهای غلو شده و حتی نمایش صریح تزریق ، موضوع رو تو چشم تماشاچی فرو می کنه(یه جورایی شاف پرزه می کنه) بازی زیر پوستی باران کوثری کجا و بازی کلیشه ای رادن کجا
نتیجه گیری: فکر کنم اگه سوتی احمقانه صفار هرندی در مورد توقیف سنتوری رخ نمی داد، این فیلم مزخرف و بی ارزش هرگز قابلیت مطرح شدن رو پیدا نمی کرد




۱۳۸۶ اسفند ۲, پنجشنبه

ضعف

بعد از مدت ها دربدری و دوری از کیبورد فارسی، می تونم یه پست بنویسم
شعر تک خطی: لذت خوب رقصیدن، داشتن پارتنر رقص فوق العاده

داستان دو خطی: دوبار در زندگیم اونقدر در ابراز عشق ضعیف بودم که به جای معبود، نزدیکانشون رو هدف گرفتم. یک روز به یکیشون گفتم که دوستت داشتم ولی جراتش رو نداشتم و سعی کردم تو رو از طریق دوست صمیمیت حس کنم. اما معبود دوم هرگز نخواهد فهمید