۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

دندانت را بیاسای

هرگز با محیط های پزشکی اخت نبودم.به ندرت مریض می شدم و همیشه از دکتر و دارو پرهیز می کردم.حالا برای اولین بار کارم افتاده به دندون پزشکی.3-4 ماه عین مونگلها درد رو تحمل کردم.بار اول که رفتم مطب،از این کار متنفر بودم. ولی نمی دونم چی شد که کم کم خوشم اومد.من فضول که همیشه دوست دارم از همه چیز سر دربیارم،تو مطب دندون پزشکی رو یونیت می نشینم،با چشمهای بسته،آروم آروم با بی حسی دهنم حال می کنم. حالا دیگه مشتاقانه می رم اونجا،مثل فیلم فایت کلاب که یارو برای سرگرمی می رفت تو جلسات گروه درمانی سرطانی ها.الان که دکترم رفته مرخصی،حالم خوب نیست،بدنم درد می کنه،ذهنم صدای قیژ قیژ می خواد.