skip to main | skip to sidebar

انسان استاندارد

در زندگی زخمهايی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته می خورد و می تراشد.... و این زخم ها را نه فراموش که لذتشان می برم

۱۳۸۶ دی ۲۵, سه‌شنبه

روایت صعود یک مغز خیس خورده


از بهرنگ ساعت ۲۳:۳۳  

پیام جدیدتر پیام قدیمی تر صفحهٔ اصلی

حرف های پیش از این

  • ◄  2010 (8)
    • ◄  ژوئن (2)
    • ◄  مهٔ (1)
    • ◄  مارس (2)
    • ◄  ژانویهٔ (3)
  • ◄  2009 (15)
    • ◄  دسامبر (1)
    • ◄  اوت (1)
    • ◄  ژوئن (8)
    • ◄  مهٔ (2)
    • ◄  آوریل (3)
  • ▼  2008 (19)
    • ◄  نوامبر (1)
    • ◄  اکتبر (2)
    • ◄  اوت (1)
    • ◄  ژوئن (2)
    • ◄  آوریل (3)
    • ◄  مارس (5)
    • ◄  فوریهٔ (3)
    • ▼  ژانویهٔ (2)
      • روایت صعود یک مغز خیس خورده
      • دلقک
  • ◄  2007 (50)
    • ◄  دسامبر (8)
    • ◄  نوامبر (8)
    • ◄  اکتبر (6)
    • ◄  سپتامبر (7)
    • ◄  اوت (4)
    • ◄  ژوئیهٔ (8)
    • ◄  ژوئن (4)
    • ◄  آوریل (1)
    • ◄  مارس (4)

وه چه بی رنگ و بی نشان که منم

مشاهده نمایه کامل من